کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 10 روز سن داره

یکی یک دونه مامان و بابا

بدون عنوان

امان از دست این مامانا! رفته خرید منم خسته شدم اینقدر توی پاساژ چرخیدم خسته شدم خوابیدم                     ...
23 شهريور 1391

مرداد91

بابا رفته  سفر. من و مامانی اومدیم  خونه مادربزرگ      بابای  کیارش هم رفته سفر حالا  کیارش از اهواز اومده پیش ما . پسرخاله ام خیلی شیطونه اون عاشق فوتباله ...
23 شهريور 1391

فشم و لالون 23/6

با خاله اومده بودیم فشم و لالون از صبح من توی ماشین خوابیدم اینجا هم خیلی سرحالم                                 ...
23 شهريور 1391

کلاردشت .تابستان91

اینم اولین سفر نی نی به شمال توی جاده داخل صندلیت بیقراری می کردی بابا تصمیم گرفت یه جای راحت داخل ماشین برات درست کنه . انگار پسرم از اینم راضی نیستی !!؟؟؟   ...
22 شهريور 1391

بدون عنوان

من فقط می خورم               و می خوابم        و لم می دم روی مبل                  ...
22 شهريور 1391

بدون عنوان

           کوروش عزیزم می نویسم برای تو هر چه که در دل دارم از اولین روزهای با تو بودن که بدانی و بدانم که چه سخت باور کردم مادر شدنم را چه راحت و آسان می گذرد سختی های زندگی در کنار تو بزرگترین بهانه زندگی من و پدرت چه خوب شد که به دنیا آمدی و چه خوبتر شد که همه دنیای ما شدی با تمام وجودم دوستت دارم درهمه مراحل زندگیت قدم به قدم همراه تو خواهمش بود  فرشته کوچک من با صبر و بردباری توعطر خوش همه گلهایی       ...
22 شهريور 1391

عاشق ماساژ

آخ جون چه کیفی داره   ما نی نی ها خیلی ماساژ رو دوست داریم مخصوصا وقتی بازی می کنیم و خسته میشیم   ...
21 شهريور 1391