روزی که بابایی از سفر اومد. 19 مرداد 91
بعد از 20 روز باباجونم اومده منو از خواب بیدار کرد
وقتی چشمامو بازکردم خندیدم بابایی ام که خیلی دلش برام تنگ شده بود منو بغل می کرد و می بوسید.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی
بعد از 20 روز باباجونم اومده منو از خواب بیدار کرد
وقتی چشمامو بازکردم خندیدم بابایی ام که خیلی دلش برام تنگ شده بود منو بغل می کرد و می بوسید.