آنچه گذشت ...
باز هم بعد مدت ها گذشت و من فرصت نداشتم به وبلاگ کوروش سر بزنم و وب رو بروز کنم. من و کوروش جونم از 15 آبان رفتیم خونه مادرجون . روز بعد سالگرد مادربزرگم بود و به خاطر تعطیلات عاشورا و همین طور آلودگی هوای تهران تصمیم گرفتیم مدتی اونجا بمونیم. تعطیلات هم خاله نرگس و عاطفه اومدن و همگی پیش هم بودیم. جمعه 24 آبان هم بابایی اومد و باهم برگشتیم تهران. بعد از چند روز بازهم آخر هفته چهارشنبه همگی رفتیم اراک. وتوی دو سه روزی که اراک بودیم همه جا سر زدیم وبه کوروش حسابی خوش گذشت
اینم آسیب زدن کوروش به خودش
اتاق عماد جون و کنجکاوی های کوروش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی