سفر اصفهان و شب چله
سلام به پسر گلم که روز به روز شیطنت هاش و شیرین کاریهاش بیشتر میشه
شما چرا زحمت می کشی مامان جون
البته این میز از دست آقا کوروش در امان نبود و تا شب که مهمان ها برسند
چند بار بهم ریخت و خالی شد و دوباره پر شد . دیروز هم که بجای نهار گز خوردی
هفته پیش تصمیم گرفتیم ببریمت اصفهان. این دومین سفرت به اصفهانه. هوا سرد بود و مثل تهران آلوده.5 شنبه که همه جا رفتیم و تو حسابی خوش گذروندی ولی من و بابایی رو حسابی خسته کردی. جمعه غروب هم برگشتیم خونه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی