کوروشکوروش، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

یکی یک دونه مامان و بابا

سفرشمال

تعطیلات این هفته به مناسبت عید قربان شمال بودیم. بیشتر وقتمون به جنگل نوردی مشغول بودیم. چند روز هوا ابری و یا آفتابی بود و شب اول هم اولین بارندگی پاییز رو در واجارگاه شاهد بودیم. آقای خواجه که از اصفهان اومده بودند و نهار مهمان ایشان بودیم .  کوروش که خیلی زود باهاشون دوست شد و کلی با هم فوتبال دستی بازی کردند   ...
16 مهر 1393

بدون عنوان

باز هم یک ماه گذشت و من فرصت درج پست در وبلاگ رو نداشتم. روزها یا با تمرین در باشگاه یا کوهنوردی و دو در ولنجک می گذره. گذشته از آن شهریور ماه مادربزرگ اینجا بود . وبعد از جراحی چشمش مدتی منزل ما بود. ماه گذشته خاله عاطفه و کیارش هم به ما سر زدند. بعد از رفتن اونها همراه بابا رفتیم پیش مامان جون. بابا برای کلاس های پزشکی به اصفهان رفت . در برگشت  شنبه 8 شهریور بامادر به تهران اومدیم. یک روز پیش ما بود و بعد همراه خاله برای معایناتش رفت. 19 شهریور مادر بعد از جراحی چشمش پیش ما اومد و تا 29 پیش ما بود. اوایل باباجون هم تهران بود تا وقتی که من با مادر هستم از کوروش مراقبت کنه. درماه گذشته حرف زدن کوروش رشد خوبی داشته و تقریبا تمام خواست...
9 مهر 1393

بدون عنوان

یک ماهی میشه که فرصت نشده به وبلاگ سربزنم. با شروع تمرینات ورزشی خودم و رفتن کوروش به مهد کودک کمتر وقت داشتم. ماه پیش هرروز مشغول تمرین بودم تابرای مسابقات اسکای رانینگ که 24 مرداد برگزار شد خودم رو اماده کنم. 22 مرداد مامان جون و نگار اومدند پیش ما و من 5 شنبه رفتم دماوند. کوروش یک شب بدون من کنار مامان جون و نگار بود. و این اولین باری بود که شب تنها می موند.من مطمئن بودم که بهانه دوری من رو نمی گیره ولی بابا نگران بود و مرتب تماس می گرفت . بالاخره تونستم مقام 5 کشوری دست پیدا کنم و به تیم ملی  اسکای رانینگ راه پیدا کنم. از کوروش عزیزم ممنونم که این مدت با من همکاری کرد و حتی موقع دویدن توی پارک با من همراه بود. شبی که برگشتم کوروش د...
11 شهريور 1393

سرزمین عجایب

ا ین بار در سرزمین عجایب کوروش تونست تنهایی سوار هواپیما و بشقاب پرنده و سفینه بشه. از هواپیما پیاده نمی شدی و چند بار سوار شدی از اینکه  اهرمش روخودت کنترل میکردی برات جذاب شده بود این بشقاب پرنده ها جدید بودند .با این حال که برای زیر 5 سال بود ولی فکر کنم خیلی برای کوروش هیجان نداشت. اینم خرسی که هروقت باشه از دست تو مچل می شه امروز این کلاه رو از سرت برنداشتی مامانی . نمیدونم چراااااا!!!!!! ...
10 مرداد 1393

29 ماهگی کوروش

امروز 6 مرداده . کوروش عزیز 29 ماهه شده. فردا هم عید فطر، امروز توی مهد کودک کاردستی درست کرده بودن که موقع خداحافظی یه کارت تبریک عید بهت هدیه دادن . امروز بابا ماشین جدیدش رو با کلی دردسر گرفت. از مهد کودک نمیومدی بهت گفتم بریم خونه بابا ماشین خریده برات. توی پارکینگ که رسیدیم با تعجب نگاه می کردی.... شب هم که اولین بار سوار ماشین شدی خسته بودی و بعد از اینکه خوب اطرافت رو با تعجب نگاه کردی خوابت برد.       ...
6 مرداد 1393