مهمانان ما
دیشب خاله عاطفه ( به زبون کوروش عاط ) و کیارش جون ساعت 11 پرواز داشتند و ساعت 2 نیمه شب پیش ما بودند. خاله که خیلی
دلش برای کوروش تنگ شده بود دوست داشت کوروش رو زودتر ببینه
برای اولین بار کوروش تا این ساعت بیدار موند. بعدهم اینقدر ذوق زده شده بود که تا ساعت 3:5 بازی کرد و با دردسر رفت توی تخت و خوابید.
خاله می گه خیلی شیطون تر شده از وقتی رسیدن کوروش از همه چی بالا می رفت .
صبح زود هم بجای اینکه بخوابه زود بیدار شد و بازی کرد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی