یکی یک دونه مامان و بابا

پسرگلم امروز ششم تیره و تو 16 ماهه شدی .     امروز خیلی خوشحال و بازیگوش شدی. الان هم که دارم این پست رو مینویسم مرتب می آیی و می پری توی بغلم که بریم باهم بازی کنیم . شاید هم امروز من بیشتر برات وقت گذاشتم  که این قدر تو شنگول شدی مامانی !!!  ای کاش همه لحظه های زندگیمو می تونستم با تو بگذرونم و فقط و فقط با تو بازی کنم. هر کاری که تو دوست داری دلم برای یک ماهگیت تنگ شده برای سال پیش همین موقع ها هم همین طور ...حتما سال دیگه هم برای یک این طور روزی دلم تنگ می شه برای شیرین کاری هایی که تازه یاد گرفتی و من و بابا به تو ذوق می کنیم... دیگه یادگرفتی چیزهایی رو که از توی ظروف آشپزخونه می...

  رفته بودم فروشگاه : یکی  ازاین فروشگاه های بزرگ یک پیرمرد با نوه اش آمده بودخرید .پسر مدام غرغر میکرد .پیرمرد می گفت: آرام باش فرهاد، آرام باش عزیزم، جلوی قفسه خوراکی ها ، پسر خودش را زمین زد و دادو بیداد... پیرمرد گفت: آرام باش فرهاد جان . دیگر چیزی نمانده خرید تمام شود. دم صندوق پسر چرخ دستی را کشید چند تا ازاجناس را روی زمین انداخت، پیرمرد باز گفت : آرام باش فرهاد آرام ! تمام شد. دیگر داریم می رویم بیرون! من بسیار تعجب کرده بودم. بیرون رفتیم وبه او گفتم اقا شما خیلی صبور هستید. نوه ات این همه اذیت کرد فقط به او گفتی آرام باش فرهاد! پیرمرد قیافه ای ناراحت مرا نگاه کرد و گفت: عزیزم ، فرهاد اسم من است ، او ا...

پسر گلم دو روزه که پشت سرهم می آید ولنجک کوهنوردی امروز عصر باد خنک و تندی می وزید مجبور شدیم قبل ازرسیدن به ایستگاه3 توچال من و کوروش برگردیم . اینجا که منتظر برگشتن بابایی هستیم چند تا عکس گرفتیم. کوروش بر بام تهران شکلات !؟؟ نه اصلا میل ندارم مامان   پسمل گل من موقع دیدن  لالایی که از شبکه پویا پخش می شه اونقدر غرق این لالایی ها شده که داره طالبیشو با پوست می خوره مامان فدات بشه که این قدر رفتی تو حال وهوای لالایی   ...

ا مروز دسته جمعی اومدیم آبشار سنگان. از جاده کن اومدیم روستای سولقان بعد هم رسیدیم به روستای قشنگ سنگان . از ماشین که پیاده شدیم 3 ساعت کوهپیمایی کردیم تا رسیدیم به این آبشار زیبا. من که عاشق آب بازی هستم دویدم طرف آب و هر چه سنگ اطراف رودخونه بود انداختم توی آب . چندبارهم خودم افتادم توی آب و همه لباس هام خیس شد   اینم یه باغ گیلاس که توی مسیر بود . قبل از رسیدن به این باغ هم  باد تندی اومد و کلاهم افتاد توی یک دره مامانی نگران بود که من گرما زده نشم    بعد از اون همه بازی تو آب و باغ  گیلاس توی راه که می اومدیم خوابیدم آخه مامانی منو ...

این وروجک عاشق کنجد . هندونه . طالبی . موز و کیکه     و البته سوپ های خوشمزه ای که مامانی براش درست می کنه  توی آجیل ها هم توت خشک ، گردو و پسته خیلی دوست داره                                                بستنی که دیگه نگو                      اینجا هم نی نی در حال خوردن کنجد     ...

ب ابا و مامان تصمیم گرفتن منو تعطیلات ببرن کویر ظهر دوشنبه13 خرداد حرکت کردیم به سمت آران و بیدل و از اونجا 45 کیلومتر جاده خاکی تو دل کویر رفتیم تا رسیدیم به کاروانسرای مرنجاب . تا رسیدیم من کمک بابایی و مامانی چادر زدم . اونجا یه حوض بزرگ بود که داخلش پر از مرغابی بود . فقط مامانی می ترسید که من داخل حوض آب بیفتم .   منو و بابایی رو اون دور دورا می بینید اون جا هم که سفید به نظر می یاد دریاچه نمکه روز بعد شترها برای آب خوردن کنار اون برکه اومدن منم هندونه به دست رفتم با شترها عکس گرفتم توی اون گرما هندونه خیلی می  چسبه اینجا هم مراسم گلاب گیری قمصر ما هم به یک ب...

این روزها هوا گرم شده و پوست حساس نی نی ها بیشتر در معرض نور آفتاب قرار میگیره . استفاده از کرم ضد آفتاب برای بچه ها ضروری است .این کرم ضد آفتاب حتما باید مخصوص کودکان بوده و از کرم های ضد آفتاب  بزرگسالان مجاز به استفاده نیستید. در مورد spf نیز باید گفت که یک فاکتور محافظت کننده در برابر آفتاب و یک نشانگر زمان است. مثلا اگر پوست کودک با 5 دقیقه مجاورت در برابر نور خورشید قرمز می شود با یک ضد آفتاب با SPF  معادل 30 شما میتواند آنرا به دو ساعت عقب بیندازید . ...

عزیز مامان چقدر دوست داشتنی میشی وقتی از اول تا آخرش آروم روی صندلی می شینی خیلی خوب همکاری می کنی پسرم   پسرگلم با موی بلند هم خوشگل می شه اما با موی کوتاه مرتب تر به نظر می یاد   ...

از همین حالا مامانی ؟!!   ...