شعر شبانه(دوست دارمش)
شیرین لبی، که شکر خدا ، درکنارمش سهل است اگر عزیز تر از جان شمارمش محبوب من، فرشته من، دلبر من است از جان و دل چو جان و چو دل دوست دارمش گر شیر مرغ خواهد و گر جان آدمی ور پشت کوه قاف بیابم، بیارمش جان عزیز ر ا که بود مایه حیات گر زان که یک اشاره کند، می سپارمش گر دیگری نگه کند او را به چشم بد نقش اجل به دفتر هستی نگارمش وقت وداع آلهه عشق و حسن را از بهر حفظ برسر ره می گمارش اینها کم است در بر آن لحظه ای که شب لب بر لبش نهاده به خود می فشارمش شعر: اخوان ثالث( ارغنون) ...
نویسنده :
آزاده
0:06